قمارباز

ساخت وبلاگ
یک قمارباز بازنده به تمام عیار؛ ماحصل زندگی ام است. 

قمار و قماربازی یک عادت نیست، یک عمل نیست. جزو ویژگی های شخصیتی یک فرد قمارباز است. او میداند دارد تمام دار و ندارش را، تمام آنچه دوست میدارد را، تمام آن چیزهایی که برایشان ارزش قائل است را در خطر قرار میدهد. میداند در مقابل فردی قرار گرفته است که او را نمی شناسد، خیلی راحت تمام هستی او را برخواهد داشت و از در بیرون خواهد رفت. اما هربار، گویا، در طلب آن چیزی است که ندارد. طوریکه احساس میکند بدون داشتن آن ادامه زندگی به شکل موجود برایش ممکن نیست. پس حاضر میشود بر سر تمام زندگیش قمار کند و آن ها را از دست بدهد. به امید آنکه آنچه میخواهد بدست آورد.

او بسیار تجربه کرده است زمان هایی را که با شرمندگی به خاطر از دست دادن چیزهای با ارزش با سرافکندگی به سمت خانه و محیط امنش بازگشته است.

او میفهمد نگاه سنگین و غمگین همسرش را، که چرا؟ چرا زندگی مان را نابود کردی؟ چرا دست برنمیداری؟ چرا تمام آنچه با هزار زحمت جمع کرده بودیم را نابود کردی؟ چرا به این فکر نمیکنی که از حالا باید با درد و رنج ادامه دهیم؟ چرا مرا آزار میدهی؟ چرا من و زندگیمان برایت بی ارزش است؟ چرا و چرا و چرا.

او تمام این ها را میداند. او خود را مستحق تمام این سرزنش ها می بیند. او لیاقت سرزنش هایی بیش از این ها را دارد و این مهربانی و از خودگذشتگی همسرش او را بیش از همه شرمنده میکند.

او بی وقفه خود را سرزنش میکند. خود را لایق بیشترین تحقیر و توهین میداند و با تمام این ها، وقتی با تمام وجود درک کرد شکستن قلب همسرش را، وقتی با کمال میل هضم کرد این ظلم را، که همچون اره ای سراسر روح و روانش را خراشید و زخمی کرد. باز او یک قمار باز لعنتی است.

چرا که گمان میکند در قبال نابود کردن زندگی شان، در قبال شکستن قلب کسی که بیش از هر کسی در زندگی اش دوستش میدارد، در قبال ظلم و ستمی که روا داشته، از آن بیگانه ای که هیچ نمیشناختش، جز تصویری مبهم، "خدا"، چیزی را گرفته است که وقتی که آنسوی میز قمار رودر روی او نشسته بود، گمان میکرد بدون داشتن آن نمیخواهد زنده باشد. 

او یک قمارباز است. این بخشی از شخصیت اوست. به او نمیتوان گفت در قبال آن چیز تمام هستی ات، تمام دارایی ات، تمام عشقت را قربانی نکن. او تمام این ها را میداند و از نبود و به خاطر نابود کردن تک تکشان غمگین، سرشکسته و شرمنده است. ولی او بدون آن چیز مبهمی که از آن ناشناس گرفت، نمیتوانست زنده باشد. 

+ نوشته شده در  دوشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 23:56  توسط ما  | 
به چشم....
ما را در سایت به چشم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhaalemaanraahemaan0 بازدید : 45 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 2:02